پوریاپوریا، تا این لحظه: 20 سال و 1 ماه و 7 روز سن داره

خاطرات پوریا

موفقيتى ديگر

امروز وارد كلاس شدم روى تخته بزرگ نوشته بودند : رزم آرا به كتابخانه مراجعه كند . سريع به كتابخانه رفتم و اونجا به من اعلام كردند كه در رشته قرائت در منطقه پنج نفر دوم شدم . خيلى خوشحال شدم كلى بالا و پايين پريدم البته خيلى خوب خوانده بودم و حدس مى زدم اتفاقاتى بيفتد . خدا را شكر مى كنم . همه به من تبريك مى گفتند . عكسم را گرفتند كه در سايت مدرسه بگذارند و فردا سر صف قرار است تشويق شوم . به اميد موفقيت هاى بيشتر !!!!!!!!   ...
24 اسفند 1392

پنجمین جشنواره ی دستاوردهای رهیار

امسال پنجمین جشنواره ی دستاوردهای رهیار در اردیبهت 93 برگزار می شود من قرار است در غرفه های ریاضی و داستان نویسی شرکت کنم و وبلاگم را هم در بخش مسابقه شرکت داده ام پارسال مقام سوم را کسب کردم و امیدوارم امسال وبلاگم اول بشود .احساس می کنم امسال وبلاگم قوی تر شده است و قدرت ارائه ی من هم از پارسال بهتر است . لطفا برایم دعا کنید و در نظر سنجی وبلاگم که در مورد وبلاگم است شرکت کنید. متشکرم   ...
6 اسفند 1392

اردوی شهرک رهیار

هرسال به مناسبت دهه ی فجردر مدرسه ی ما (رهیار) آمفی تئاتر مان را تبدیل به یک شهرک می کنند و به هر کدام از دانش آموزان یک کارت اعتباری می دهند که در هر کدام از کارت ها مقداری پول وجود دارد . ما در شهرک رهیار باید به هر هفت غرفه که شامل هنر . پارک. بوفه. هلال احمر وغرفه یادگیری و امسال بیو تکنولوژی و آشنایی با بورس است برویم و در هر غرفه 500 تومان پول به غرفه می دهیم و می توانیم از بوفه هم خرید کنیم و در رستوران شهرک رهیار بخوریم . کلا پول مان را باید مدیریت کنیم تا وقتی پول لازم داریم پول مان تمام نشود و در آخرین قسمت اردوی شهرک رهیار جشن انقلاب و جشن تولد دانش آموزان متولد زمستان است . من فکر می کنم این اردو یکی از بهترین اردوهای مدرسه مان ...
25 بهمن 1392

زبان دوم

دکتر پیرهانی (استاد زبانم) می گوید: آموزش زبان انگلیسی من تا عید تمام می شود . از تابستان 92 تا الان خیلی در زبان پیشرفت داشتم . خدارو شکر !!! اگر خدا نبود هیچ کاره بودم . مادر و پدرم خیلی خیلی به من کمک کردند یعنی هرچقدر بگویم بازم کم است .مادر و پدرم از من حمایت می کنند . خدارو شکر چون خدا به من این زندگی . این پدر و مادر مهربان را داده است و چون به من مغز و بدن سام داده است. دکتر پیرهانی من را با دنیای جدیدی آشنا کرد و زحمات بسیار برایم کشید از او هم ممنونم بگذریم ..... من الان می توانم به زبان انگلیسی کتاب بخوانم داستان های اسکار وایلد را تمام و رمان هری پاتر را شروع کردم که به زبان انگلیسی است و متن سنگینی دارد . تا چشم به ...
15 بهمن 1392

جلسه ی شورای مدرسه رهیار و انجمن خانه و مدرسه

روز جلسه خیلی زود به مدرسه رسیدم ولی متاسفانه جلسه با یک ساعت تاخیر شروع شد و لی مشکلی نبود چون به کلاس نمی رفتیم .بعد جلسه شروع شد ما که تمام زنگ تفریح های دیروز را داشتیم تمرین می کردیم که چطوری خود را معرفی و اهداف مان را ارائه کنیم . بسیار آماده ی معرفی خود بودیم .فکر کنم من فعال ترین عضو شورا بودم ( با چهارهدف انجام شده ) بعد انجمن خانه و مدرسه خود را معرفی کردند و درباره ی مشکلات مدرسه با هم گفتگو کردیم . در آخرین لحظات جوایز خیلی خوبی از طرف انجمن خانه و مدرسه به ما داده شد . جایزه شامل تقویم من که خیلی دوست داشتم آن را داشته باشم و 15% کارت تخفیف شهر کتاب بود. بعد به سر کلاس رفتیم . پز دادن را دوست ندارم اما خود بچه ها گفتند خوش...
2 بهمن 1392

رهیارستان

یکی از اهداف من برای ابنکه در شورای دانش آموزی انتخاب شوم این بود که هر دو هفته یکبار مجله ای به نام رهیارستان را تهیه کنم و در برد مدرسه نصب کنم که این کار عملی شد .مجله رهیارستان شامل چهار قسمت است :بخش علمی .بخش ادبی. بخش سرگرمی و مسابقه که با شرکت کنندگان مسابقه هم جوایز ارزنده ای داده می شود . مجله رهیارستان در مدرسه معروف شده است و نفرات زیادی برای خواندن آن کنار برد صف می بندند حتی بچه ها برای ما مطلب علمی هم می آورند.فردا جلسه ی مشترک شورای دانش آموزی و شورای خانه و مدرسه برگزار می شود که گزارش آن را در وبلاگم خواهم نوشت . ...
29 دی 1392

کلاس فرانسه

دکتر پیرهانی به والدین من گفت که پسر شما برای بورسیه کلاس فرانسه در مرکز آموزش زبان پیکانون پذیرفته شده است . بسیار ذوق داشتم که به این جلسه زبان فرانسه بروم .حس می کردم که اگر فرانسه را یاد بگیرم خیلی بزرگ می شوم و کمتر کسی هست که فرانسه بلد باشد اما خیلی ها انگلیسی بلد هستند .به اولین جلسه کلاس فرانسه رفتم و قتی آقای دکتر پیرهانی به من درس می داد آنقدر خوشحال بودم که قلبم تند تند می زد .راستی اگر شما هم فرانسه یاد بگیرید چه حسی پیدا می کنید ؟ je suis pooria razmara من پوریا رزم آرا هستم je parle le francais من فرانسوی صحبت می کنم ...
15 دی 1392

محرم

محرم امسال بسيار پرشكوه بود ما به هيئت مان در نازي آباد رفتيم آدم وقتي براي امام حسين (ع) عزاداري مي كند حس خوبي دارد من در تلويزيون مي ديدم كه مراسم تاسوعا در اردبيل و زنجان بسيار قشنگ است من هم در شب عاشورا به آشپزخانه هيئت رفتم و در آنجا كمك كردم براي مثال گذاشتن قاشق در ظرف ها . واقعا حس خوبي داشتم كه به عزاداران امام حسين (ع) خدمت مي كردم . يك شب ما به حرم حضرت عبدالعظيم رفتيم آنجا بسيار زيبا بود در حرم آينه كاري هايي شده بود كه واقعا حيرت انگيز بود من مقداري از زيارت عاشورا را آنجا خواندم و بعد زيارت نامه حضرت عبدالعظيم و امام زاده هاي آنجا را خواندم و براي همه دعا كردم آنجا به آدم انرژي مي داد و دوست داشتم هر شب به آنجا بروم . امسال ...
29 آذر 1392

شوراى دانش آموزى

وقتى كه يك شنبه رسيد و همه ي بچه ها آماده انتخابات بودند و همه ى كانديداها تبليغات خود را كرده بودند راى دادن كار لذت بخشى بود .امسال من هم كانديد بودم . دو روز بعد يعنى سه شنبه وقت اعلام نتايج بود . صبح كه به مدرسه رسيدم معاون مدرسه در حال اعلام نتايج شوراي دانش آموزى بود و ناگهان در حالى كه هيجان زيادى داشتم اسم خود را شنيدم و بسيار خوشحال شدم و من هم امسال عضو شوراى دانش آموزى مدرسه هستم . اين نتيجه ى زحمات همه ى دوستانم آقايان سهيل محسنى نسب ( مدير برنامه ) ، محمدرضا دميرچى ( مدير اجرايى ) , مانى رمضان زاده و متين رفعتيان ( اجراى تبليغات ) است و البته خودم كه ديگر نياز به تعريف ندارد . قرار است اولين جلسه شورا شنبه برگزار شود سعى مى كنم...
10 آذر 1392
1